امروز حوصله ندارم بشینم جلوی این مانیتور وهی بنویسم و پست کنم..وقتی اینطوری میشم باید برم هواخوری وقدم بزنم...شاید این ذهن مشوش قدری آرام شود.. فکر کنم سفر باید رفت
پی نوشت: این عکس را از تو هواپیما در آسمون بانکوک گرفتم. این ابری که تو آسمونه به نظرم شبیه کله اژدها یا یه چیزی شبیه اون اومد. هر وقت مبینمش احساس خوبی دارم.گاهی که حوصله ام سر میره نگاهش می کنم وخلاصه یاد اون بالاها بخیر.
پی نوشت: این عکس را از تو هواپیما در آسمون بانکوک گرفتم. این ابری که تو آسمونه به نظرم شبیه کله اژدها یا یه چیزی شبیه اون اومد. هر وقت مبینمش احساس خوبی دارم.گاهی که حوصله ام سر میره نگاهش می کنم وخلاصه یاد اون بالاها بخیر.
اين ابرهاي گل كلمي شكل اسمشون هست كومولوس جانم :)
ReplyDeleteاينا هيچ خيال باريدن ندارن مگه اينكه خاكستري باشن كه يعني ديگه آبستن باريدنن
بارشش را فراموش کردیم
ReplyDelete