بر آن هستیم به اتفاق جمعی از دوستان وطرفداران حضرت مولاناوبلاگی گروهیجهت مطالعه کتب این شاعر وعارف بزرگ کشور ایجاد نماییم. بدینوسیله مراتب را جهت استحضار شما دوستان و فرهیختگان ارجمند اعلام نموده و ازشما دعوت می نماییم که بر حسب سلیقه و علاقه با ارائه نظرات وپیشنهادات سازنده خود در این کار گروهی مشارکت بفرمایید.جهت کسب اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه فرمایید.
بحث روز وبلاگها ویا برخی سایتهای اینترنتی در خصوص یکی از معضلات اجتماعی و مطرح روز جامعه ایرانی اسلامی بود وهست! به عنوان نمونه روزنوشت و فهیم و حاج باران و بی قرار وپندار نیک و انار خانوم وبی قرار و شب نواز و سابون و بسیاری از سایتها وبلاگهای دیگه هر کدوم به نوعی راجع به این موضوع نوشتن و بحث کردن و کل کل کردند و کلی هم کامنتهای رنگ و وارنگ دارند. موضوع و حرف همه این افراد روابط پنهانی یا به عبارت کلی تر بگم مسئله اجتماعی مورد بحث نداشتن تعهد در یک رابطه یا همون خیانت هستش که با الفاظ خوش آب و رنگ تر هم بیان میشه در قالب: روابط موازی یا ازدواج مکرر و موقت و این حرفها. قصد ندارم موضوع را باز کنم ویا به آسیب شناسی مسئله یا تحلیل یا قضاوت ارزشی این مسئله بپردازم. روانشناسها تقریباعمده نیازهایی که فرد در یک رابطه پنهانی سعی در تامین آنها را دارد به این صورت دسته بندی کردن: مورد نیاز بودن – رفاقت - درک شدن - از سوی فردی دوست داشته شدن- یک ریسک لذت بخش و مفرح- احساس آزادی - استقلال- سرگرمی - برآورده ساختن نیازهای جنسی- تقویت اعتماد بنفس- سلطه جویی- تجربه تازه- ماجراجویی- القاء داشتن استحقاق و شایستگی- رقابت- شیطنت- پر کردن خلاء تنهایی- برتری جویی- انتقام جویی-تعلق پذیری- احساس امنیت- مورد پذیرش واقع شدن- هیجان- لذت جویی- احساس جوانی کردن-تنوع طلبی و خود شناسی وهزار علت ناگفته دیگه!!!..... ولی اینکه ما بیاییم تو وبلاگ یا سایتی از تجربیات روابط موازی بگیم و ملت بیان نظر بدن که خوبه یا بده یا به توصیف خیانت و نشانه های اون در زنان و مردان بپردازیم، کاریست در حد اطلاع رسانی و از جنبه آموزشی در سطح دانش افزایی، اما تغییر در بینش ومهارت مخاطب؟؟ هیچ!!. می خوام بگم این موضوع به صورت خیلی جدی در جامعه وجود داره و رشد کرده و در حال حاضر راهکارهای و آموزشهای اصولی و صحیح خودش را می طلبه که متاسفانه کارشناسان و متخصصین موضوعی به ویژه در سطح کلان کشور به این مسئله توجهی ندارند و یا دست کم در خصوص حل چنین مسئله ای هنوز به طور جدی و اصولی اقدامی نشده و هنوز در این زمینه نه کتابی نه گزارشی نه قانون مدونی نه برنامه آموزشی فراگیری و نه هیچ تدارک دیگه ای!!! حالا نمیگم همه مسائل و مشکلات اجتماعی ما حل شده ، ولی وقتی کارکرد خانواده به عنوان واحد یا سلول جامعه دچار اختلال بشه، انتظار داریم انسانها به عنوان محور توسعه ، مثلا در جامعه ایران 1420 چگونه باشند؟؟